( چون توی خواننده هام چند تا استثنا هست ، پس به خاطر اونا همۀ خواننده های اینجا رو از حرفام استثنا میکنم ،
امیدوارم کسی به خودش ، و به دل نگیره )
انقدر توی سالهایِ گذشته با خودم این بدِ اون بدِ کردم ،
انقدر گفتم اگه اینو بگم این ناراحت میشه ،
اگه اون قضاوتُ بکنم اون ناراحت میشه ،
که حالا انجامِ خیلیاشون برام عملاً غیر ممکن شده ،
انقدر هی جمع کردم تو خودم که دیگه سنگینیشونو نمی تونم بیشتر از این با خودم اینور اونور ببرم؛
دلم میخواد کینه بورزم به خیلیا ،
راحت نظر بدم ،
قضاوت کنم ،
فحش بدم ،
بگم برو گمشـــــــــــــــــــــو ،
بگم کثافـــــــــــــــت ،
دلم میخواد نخندم که بقیه فکر کنن سر حالم ، امیدوارم همۀ این بقیه برن زیر گل ،
میخوام حسادت کنم ،
آشغالا ،
حیوونا ،
پست فطرتها ،
کثافتها ،
کثافتها ،
کثافتها ،
حروم زاده ها ،
دلم میخواد نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــعــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــره بزنم ...
(چرا انقدر داغونم ؟ چرا ؟ چرا ؟ چرا ؟ )
سعی کن می تونی:))
رافونه نمی تونم ، باور کن نمی تونم ، همین داره پدرمو در میاره ...