دفـــتـــر ســیـــب و درخــت چـــهـــل بـــرگ

بــنــویــســیــن دفــتــر ســیــب و درخــت چــهــل بــرگ ، بــخــونــیــن آرامــشـــــگــاه ...

دفـــتـــر ســیـــب و درخــت چـــهـــل بـــرگ

بــنــویــســیــن دفــتــر ســیــب و درخــت چــهــل بــرگ ، بــخــونــیــن آرامــشـــــگــاه ...

خــــــو نــــــــه







دلم اخمهای مامانمو میخواد 

و غرغرهای بابامو ...






حتی اگه ...







من هنوز به خدا اعتقاد دارم ،

به اینکه هم حواسش به دنیاس ،

هم به مردمم ،

هم به من ...


من هنوز به خدا اعتقاد دارم ،

حتی اگه خوابیده باشه ،

حتی اگه خدا وجود نداشته باشه . . .






حقیقت






حقیقت نه گفتنیه ، نه شنیدنی ،

حقیقت

پنهان کردنیه ...






سال ، آینه ، من ، نو ...







امسال هم گذشت ،

یــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــک ســــــــــــــــــــــــــــــــالِ دیگه از تولد دورتر شدیم 

و

یک سال دیگه به مرگ نزدیکتر . ..


رویِ اینو داریم که تو آینه زُل بزنیم و شرمندۀ یک جفت چشم اون تو نباشیم ؟






فاصله







من هندم ، تو ایران ،

با کشورها و دریاها فاصله . ..

اهمیت نداره چقدر محکم این فریزبی رو پرت کنم ،

به تو نمی رسه ...






ثانیه های بی تو ، ثانیه های توهم







از مکر ثانیه ها خسته ام ،

از خیالِ خامی که تو را نوید می دهد ،

از سیالِ ذهنم که تو را پیش می رود ،

از تکرار تو در بی تکرار عمرم . ..

و تو ،

هر روز ،

هر ساعت ،

هر لــحــظــه ،

نمی آیــــــــــــــــــــــــــی .. .


خورشید اما هر صبح به بهانۀ تو ،

نور بارانم میکند ،

می شویدم . ..

و من اما ،

هر شب خسته از نبردِ با تاریکی ،

به بستری می روم که سالهاست بهانۀ عطر تو را در گوشم زمزمه میکند ...






تو ؟ راه ؟ بیراه ؟







تو از راه می رسی ،
من از راه بدر میشم ...






گُم و پیدا







خدایا چه گم کرد ، آنکه تو را یافت ؟
و چه یافت آنکه تو را گم کرد ؟

این روزا وقت و بی وقت این جمله ( که اگه اشتباه نکنم از امام حسینِ ) از ذهنم میگذره ...