دفـــتـــر ســیـــب و درخــت چـــهـــل بـــرگ

بــنــویــســیــن دفــتــر ســیــب و درخــت چــهــل بــرگ ، بــخــونــیــن آرامــشـــــگــاه ...

دفـــتـــر ســیـــب و درخــت چـــهـــل بـــرگ

بــنــویــســیــن دفــتــر ســیــب و درخــت چــهــل بــرگ ، بــخــونــیــن آرامــشـــــگــاه ...

حتی یکبار






کسی تا حالا یه دختر :

زیبا* ، با اندام جذاب ، س.ک.س.ی ، وفادار و متعهد دیده ؟

منظورم اینه که همۀ اینها رو با هم داشته باشه . ..


من به نسبت همسن و سالهای خودم تا جایی که دیدم و می دونم

ارتباطها و دوستیهای خیلی خیلی کمتری رو داشتم و تجربه کردم . ..

اما با اطمینان میتونم بگم که از اکثر همسن و سالهام دخترهای بیشتری رو دیدم . ..


و هرگز نه خودم دیدم ، نه از کسی شنیدم ، نه توی کتابی خوندم و

نه حتی توی افسانه ای به دختری برخوردم که همۀ این ویژگیها رو با همداشته باشه . ..

مطمئناً هممون به کسایی برخوردیم که یکی دو تا ، یا بیشتر یا کمتر از این

ویژگیها رو داشتن اما هرگز همه رو با هم نه . ..

جتی اگه رجوع کرده باشین توی زنهای قدیس و معصوم ادیان مکاتب مختلف هم

برای هیچ زن و دختری همۀ این ویژگیها با هم قید نشده . ..


حالا نکته یا سوال اینجاست که :

خـــــدا چرا یکبار ، فقط یکبار و برای نمونه همچین موجودی رو نساخته ؟

اگه برای جواب اراجیفی مثل : ( حکمتی داشته ) ، ( دلیلی داشته ) رو قلم بگیریم ،

به نظر من فقط این جواب میمونه که :

خـــــدا نمیتونه حتی برای یکبار هم که شده این موجود رو بسازه .. .


همچین خدایی که چپ و راست دم از توانایی و قدرتش میزنه ،

باید رید بهش که تو همچین کاری مونده ،

این خدا حتی ارزش اینکه جلوش زانو هم زده بشه نداره ...




* توجه کنین که بین زیبا بودن و س.ک.س.ی بودن فرق هست

و هر زیبایی س.ک.س.ی نیست و برعکس .


فکر کنم باز عصبانیم .






نظرات 1 + ارسال نظر
فروردینی یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 07:10 ق.ظ

حالا من یک سوال دارم ازت:
تو مردی با این ویژگیها با هم، سراغ داری؟
هر چی می خوای جواب بدی برام زیاد مهم نیست چون در نظرم تغییری نمی ده.

من اصلا مثل تو چنین نتیجه‌ایی نگرفتم. درسته انسانی با این ویژگیها، سخته‌تره که وفادار و متعهد بمونه و همین نکته خاص این نعمته! اونی که نداره راحتتر می‌تونه وفادار بمونه چون به اندازه این زیبا، جذاب نیست.
حالا من موندم چرا وقتی تو، تو یه نکته‌ایی می مونی، خدارو مقصر و ناتوان می گیری!
دنیاست دیگه! پر از مدلهای مختلف و عجیب و غریب با اختیارهای متفاوت.

خدا رو مقصصر میدونم ، چون همۀ سالهایی که میشد و وقت بود تا مث هم دوره هام بشم ، وقت بود تا کارهای اونا رو بکنم ، افتادم دنبال خدا ، روز و شبم باهاش پر شد ، عاشقانه پرستیدمش ، دوسش داشتم ، بگذریم ...
الان مدتهاس حس میکنم زیر پامو خالی کرده ...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد