دفـــتـــر ســیـــب و درخــت چـــهـــل بـــرگ

بــنــویــســیــن دفــتــر ســیــب و درخــت چــهــل بــرگ ، بــخــونــیــن آرامــشـــــگــاه ...

دفـــتـــر ســیـــب و درخــت چـــهـــل بـــرگ

بــنــویــســیــن دفــتــر ســیــب و درخــت چــهــل بــرگ ، بــخــونــیــن آرامــشـــــگــاه ...

کودک






یه کودک رو تصور کنین که فقط از دنیا یه عروسک یا اسباب بازی میخواد ( فقط یه چیز میخواد ) ،

بعد تصور کنین یه بزرگتر که تسلط داره رو اون کودک ،

اون اسباب بازی رو میاره پیش کودک ،

برای یک دقیقه میدتش دستش تا خوب لذت داشتنش رو حس کنه ،

بعد از دستش میگیرتش ،

یه دستش رو میذاره روی سینۀ کودک ،

و با دست دیگه اش اون اسباب بازی رو دور میکنه ،

وقتی کودک میخواد بزنه زیر گریه ،

بهش میگه گریه نکن ، از وقتت استفاده کن و دور شدنش رو خوب تماشا کن . ..


سالهاس احساس اون کودکُ دارم ،

خدا برام حس اون بزرگتر رو داره ،

و اون عروسک همونه که همیشه میره .. .


گاهی با این وضع کنار میام و میسازم ،

گاهی کنار نمیام و داغونتر میشم ...






نظرات 4 + ارسال نظر
عندلیب یکشنبه 8 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 07:45 ق.ظ http://khoshghalb.blogsky.com

بدترازبدهم وجودداردوآن هم انتظاربدتراست(ژیلبربرون)
سلام برادر گرامی
تو عنوان وبلاگتون نوشتید آرامشگاه ولی می بخشیندا من هیچ آرامشی ندیدم بیشتر هاج و واج وگیج شدم آخه خیلی پراکنده گویی شده آخرش نفهمیدم شما دارین از چی می نالین
یه کم اگه میشه شفافتر باشین تا مخاطبین شما لااقل به یه آرامش نسبی برسند
یه سوال؟ همه یروانشناسان اینقدر پیچیده صحبت می کنند
می بخشیندا ولی وای به حال اون کسی که شما بخواین بهش مشاوره بدین
بازم عذر میخوام که رک صحبت کردم
موفق وسربلند باشید
التمـــــــــــــــــــــــــــــاس دعـــــــــــــــــــــــــــــا

ا - خودم احساس آرامش میکنم وقتی چیزی رو می نویسم که برام مسئله اس .
۲ - پراکنده نیست ، چون هر مطلبی توی شاخۀ خاصی نوشته شده .
3 - شما تازه اومدی اینجا و همین صفحۀ اول رو خوندی ، خیلی از پُستها در ادامۀ پُست دیگه ای هستن و اگه صفحات قبل رو یه مرور کلی کرده بودی متوجه می شدی ، کسایی که همیشه لطف دارن و بهم سر میزنن در جریان خیلی از موضوعاتی هستن که هر چند وقت یه بار دربارۀ یکیشون مینویسم ...

فروردینی یکشنبه 8 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:58 ب.ظ

ولی تو فقط یه همون رو نخواستی! خیلی چیزها خواستی؛ که اونها رو داده اما این (همون) رو فعلا نداده.

در مورد فیلم به همین سادگی؛ خیلی خوشحالم که یک مرد اینهمه این فیلم رو که زندگی یک زن نه چندان ساده ی ظاهرا ساده رو نشون می‌ده، مورد توجه ش قرار داده.
چرا خانم همین فیلم رو برای خودت ملاک قرار نمی‌دی که بری سراغ یک همچین دخترهایی! جدی می پرسم ها!

اولا که با همچین طبقه ای بودم ، اما حقیقتاً فکر نمیکنی این زن یه موجود کاملاً ساختگی و سینماییه ؟
با اون گذشتۀ فوق مرفح ،و زمان حال تقریباً مرفح ، زیباییِ ظاهر و باطن ، و اینهمه پاکی و پاکدامنی ، به نظرت شبیه همون موجود خیالی نیست که تو چند تا پُست قبل تر گفته بودم ؟
( آخ که چقدر برگشتنت خوبه )

فروردینی دوشنبه 9 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 04:56 ق.ظ

یعنی یکی مثل من خیالیه! من از جهاتی خودم رو شبیه این زن دیدم. اما صبرش رو ندارم. باز هم می ‌گم شاید این صبرش رو هم با خوردن قرص ارام بخش به دست اورده که من ندارم.
نمی دونم اما واقعا دوروبرت از دخترهایی که می‌تونن چنین زنی در اینده باشن کم نیست ها! باور کن!

قبول دارم که هیچی ۱۰۰٪ نیست ، اما باور کن که پیدا کردن همون ۱-۲٪ هم کار ساده ای نیست و خیلی خیلی خیلی سخته .. .

علی یکشنبه 15 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 02:41 ق.ظ http://goorbany.blogfa.com

سلام دوست عزیز . عید غدیر خم را تبریک می گویم . وبلاگ خوبی دارید موفق باشید . منتظر نظرات شما در وبلاگم هستم .

سلام ، برای شما هم مبارک باشه .. .

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد