میگم نخواستی ،
میگه نمی تونستم ،
میگم خودت چسبیدی به گذشته ،
میگه نمیخوام در آینده بفهمی نتونستم ،
میگم . ..
میگه . ..
بعد بازیش تمام میشه ،
میره سراغ یه اسباب بازی دیگه ،
یا شاید یه بازیچۀ جدید ،
آخه یکی یه دونه است ،
از این اسباب بازیها دورش زیاده ...