دفـــتـــر ســیـــب و درخــت چـــهـــل بـــرگ

بــنــویــســیــن دفــتــر ســیــب و درخــت چــهــل بــرگ ، بــخــونــیــن آرامــشـــــگــاه ...

دفـــتـــر ســیـــب و درخــت چـــهـــل بـــرگ

بــنــویــســیــن دفــتــر ســیــب و درخــت چــهــل بــرگ ، بــخــونــیــن آرامــشـــــگــاه ...

جاییکه الان هستم






به همۀ ایده آلهام شک کردم دیگه ،

به همۀ چیزهایی که فکر می کردم ارزشن ،

به همۀ چیزهایی که برای آموختنشون به خودم سختی دادم یه روز ،

برای یاد گرفتنشون وقت گذاشتم . ..

الان که فکرشو می کنم میگم شاید تمام این مدت من اشتباه می کردم ،

شاید وقتمو ، عمرو برای هیچی گذاشتم ، برای هیچی تلف کردم . ..

شاید که نه ، حتماً من اشتباه می کردم که فکر می کردم ارزش آدما به درونشونه ،

اشتباه می کردم که باید یه نفر رو برای چیزی که توی وجودش هست انتخاب کنی ،

اشتباه می کردم که فکر می کردم ظاهر آدما ملاک ارزش گذاری نیست . ..

تمام مدتی که سعی می کردم اینا رو به آدمایی که میشناسم بگم داشتم وقت تلف می کردم ،

باید زودتر میفهمیدم که دارم راهُ اشتباه میرم ،

مهم اینه که اندام یه نفر چطوره ،

صورتش مهمه که چقدر زیبا باشه ،

مهم موجودیه جیبشه ،

مهم ماشینیه که سوار میشه . ..

همۀ این سالها اشتباه می کردم ،

به امید اینکه یه روز ظاهر بینها می فهمن حق با من بوده ،

می فهمن و از رفتارشون دست بر میدارن ،

به امی اینکه من برنده میشم ،

اما الان احساس کامل یه بازنده رو دارم ،

اون روز موعود هرگز نیومد ، چون هرگز قرار نیست بیاد . ..

از همه بد تر جاییه که الان هستم ،

نه می تونم برگردم عقب ،

نه می تونم با دید قبلیم برم جلو ،

نه می میرم ، نه زنده ام ،

دارم آهسته آهسته دق می کنم ...






نظرات 2 + ارسال نظر
فروردینی یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 06:43 ق.ظ

خیلی‌ها به این شک رسیدن و می‌رسن. یک نمونه‌ش خودم!
ولی باز هم خوب خوبه و ما به این خاطر شک می‌کنیم چون این خوب برامون متجسم نشده. یعنی خوب بودن و خوب شدن در ادمها خیلی کم شده!
کاش خودمون یک قدم برداریم و این خوب بودن رو در خودمون به نمایش بذاریم تا باعث امیدواری بعضی‌های مثل خودمون بشیم.

قبول کن ازم : هیچکس نمیخواد ببینه ، سالها گشتم دنبال همون یه نفر که میگی ببینه . ..
پست نجات دنیا دقیقاً دربارۀ همین موضوعه ...

رافونه جمعه 13 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:37 ب.ظ

وقتی که دیگه نگردی خودش پیدا میشه. وقتی که دیگه نمی خوای هست بپذیر این واقعیته برای خودت بت نساز من این کار رو کردم اما دیگه الان هیچ بتی وجود نداره همش رو شکستم

راستش رو بخوای و صادقانه بگم دیگه فکر مردن رو هم از سرم بیرون کردم چون اینطوری زودتر میاد سراغ آدم وقتی بهش فکر می کردم یا می خواستم و نمی شد یا هر دلیل دیگه ای فقط بیشتر زجرکش می شدم

منم دارم کم کم به همین حال و هوا میرسم و دیگه بهش فکر نمیکنم ، چون بقول خودت بد تر زجرکُشم میکنه و کم کم دارم میذارم به عهدۀ خودش.
چقدر خوبه که انقدر خوب درک میکنی ...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد