دفـــتـــر ســیـــب و درخــت چـــهـــل بـــرگ

بــنــویــســیــن دفــتــر ســیــب و درخــت چــهــل بــرگ ، بــخــونــیــن آرامــشـــــگــاه ...

دفـــتـــر ســیـــب و درخــت چـــهـــل بـــرگ

بــنــویــســیــن دفــتــر ســیــب و درخــت چــهــل بــرگ ، بــخــونــیــن آرامــشـــــگــاه ...

آخرین بار ...







آخرین باری که رویا دیدم نزدیک ۱۰ سال پیش بود ، تازه به خونه ای که الان توشیم اسباب کشی کرده بودیم ، دیدم دارم توی حیاط خونۀ قبلی از دیوار خودمو میکشم بالا که برم توی تراس ، همون موقع ها از دختری خوشم می اومد ، اون توی تراس ایستاده بود و وقتی نزدیک شدم دست دراز کرد و دستمو گرفت که بکشدم بالا ، وقتی خوب دستم تو دستش جا شد و وزنمُ انداختم رو دستش ، یهو دستشُ باز کرد و و من ، من ول شدم ، از خواب پریدم .. .


بعد از این دیگه رویا ندیدم ، فقط کابوس می بینم گه گاهی ...






نظرات 1 + ارسال نظر
رافونه چهارشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 07:21 ب.ظ

آخه توی اون مملکت که از وقتی بیدار می شی کابوس واقعی می بینی تا شب، توقع داری توی خواب کابوس نبینی

اصلاً اینجا آدم توی کابوس زندگی می کنه ...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد