برای یه نفر این شبهه پیش اومده بود که
من با دست پس میزنم و با پا پیش میکشم !
منظورش برخوردم با دهه شصتیها بود و میگفت
از طرفی میگی ازشون خوشم نمیاد و
از طرف دیگه وبلاگت پر از پستهای عاشقانه است . ..
همون جوابی که بهش دادم رو اینجا مینویسم :
اگه قرار باشه آدم یا تیپِ خاصی پشتِ عاشقانه هام باشه ،
به هیچ عنوان یه دهه شصتی نیست ،
البته با چند تاییشون ارتباط داشتم که
کم و بیش توی بعضی پُستهام ( زیرگروهِ منفورها )
خوندین که همشونم تجارب افتضاحی بودن . ..
(( این حرفم معنیش این نیست که همه بَد هستن و
همونطور که همیشه گفتم هر چیزی استثنا داره ))
اما اگه بخوام کسی رو براشون تصور کنم ،
به احتمالِ خیلی زیاد یه آدمیِ بین متولدهای 45 تا 55 ،
مثل همۀ دوستهای تک و جواهری که داشتم ،
همون کسایی که بهترین لحظات زندگیمو برام ساختن .. .
سلام.
بابا ول کن دهه ها رو!
واقعا روانشناسی میخونی یـــو این جوری هستی؟!
این ربطی به اون نداره ، بحث دهه ها بحث جامعه شناختیه ...
از این به بعد باید برای مسائل جامعه شناختی هم توضیح بدم به این و اون؟
----------------------------------------------------------------------------------
درضمن روانشناسی رو اونجا ننوشتم که دفتر مشاوره راه بندازم اینجا ، به عنوان یه قسمتی از مشخصات شخصیم نوشتمش .
و هر کسی هم مسائلِ خودشو داره ، چه خوب و چه بد .. .
حق هم داره حداقل تو یه جای شخصی اگه خواست بنویسدشون ، مثل همه کسانی که وبلاگ مینویسن تو دنیا ...
فکر کنم الان یه تفنگ داشتی...!!
منظور بدی نداشتم رفیق!
take it easy
چاکرتم .
اینو خیلیا میگن ، منظورم فقط حرف تو نبود ، اگه تفنگ داشتم بدخواهات سوراخ سوراخ بودن ...