دفـــتـــر ســیـــب و درخــت چـــهـــل بـــرگ

بــنــویــســیــن دفــتــر ســیــب و درخــت چــهــل بــرگ ، بــخــونــیــن آرامــشـــــگــاه ...

دفـــتـــر ســیـــب و درخــت چـــهـــل بـــرگ

بــنــویــســیــن دفــتــر ســیــب و درخــت چــهــل بــرگ ، بــخــونــیــن آرامــشـــــگــاه ...

... ـگه بـ ...






هر سال همین موقع ها پیدات میشه ،

اما هر بار بهت رسیدم ،

دلت گیر یکی دیگه بود   ...






باز ...






خـــیـــلـــی پُـر تـر ، خــــــیــــــلــــــی  ...


ضیافتی بر پاست ،

ضیافتی بر پا ، بر پایِ . ..


موشها تارِ عنکبوتِ کهنه را پاره میکنند ،

خود را روی وعدۀ غذایشان می اندازتد ،

دندانهای تیزشان را در گوشتی چروکیده فرو می برند ،

دهانشان که پُر شد ،

آرواره هایشان را به هم می رسانند و سرشان را عقب میکشند ،

گوشت با بی تفاوتی کنده میشود . ..


از چیزی که زمانی همه چیز بود ، چیزی نمی ماند . ..

موشهایِ زمان از هم می درند دلم را ...




زیرسیگاری پُر شد ، باز ...






ش ...







شرمم در شکوهت غرق میشود ،

شیونم در شادیت ،

و تو ،

شـاه بـانـو وار ،

مرا به میهمانیِ شقایق ها میبری  ...






دیگران








  متوجه شدی برام فرق داری ؟

  من متوجه شدم و از این فرق

  داشتنت می ترسم . ..


  خوب میدونم که مثلِ همه ایی ، مثل

  بقیه ، مثل دیگران ،

  نه بهتر ، نه بدتر ،

  نه  کامل تری و نه ناقص تر ،

  نه زیبا تر و نه زشت تر . ..


  اما چیزی درونم هست که میگه

  تو بهترینی ،

  تو زیبا ترینی ،

  تو کامل ترینی . ..


  و


  دلم میخوادت . ..






خــــــــــر ا ب ...






به شکلِ دلخراشی یهو دلم گرفت ،

قرار نبود امروز اینطوری بشه . ..



بــــــــــد خــــــــــر ا ب شــــــــــد م ...






بابا جان خدا نگهدار







همین الان تصمیم گرفتم هرگز بچه دار نشم ...

این چیزیه که سالها عکسشو میخواستم ،

اما بعد از یه مدت درگیر بودن با خودم بالاخره به این نتیجه رسیدم . ..

یکی رو توی خلقتش پادرمیونی بکنم

که در بهترین حالت بشه مثل خودم ؟

که در بدترین حالت بشه مثل خودم ؟۱

وارد دنیایی بکنمش که روز به روز بدتر میشه ؟

وارد دنیایی که همه ابزار ارتباطیشون شده دروغ ؟۲

خیلی بیشتر دلیل دارم برای خودم ( واقعاً خیلی بیشترن )۳




۱ - هم ویژگیهایِ خوبی دارم که تو هیچ کسِ دیگه نیست ، هم ویژگیهایِ به شدت بدی که خاصِ خودمه .

۲ - موقع نوشتن این خط حالت تهوع پیدا کردم ، تا دهنمم رسید اما به خیر گذشت .

۳ - که البته همین که خودمو قانع میکنن فکر کنم کافی باشه .






چایِ چینی







خواهرم تویِ یه شرکتِ چینی کار میکنه ( تو همین ایران ) ، تعریف میکنه که توی آبدارخونۀ شرکت هم چند مدل چاییِ ایرانی و خارجی دارن و قهوه و قهوه جوش و دو سه مدل نسکافه و چند مدل چایِ چینی ، اما میگه خودشون ( دو سه تا ایرانی هم جزو همکاراشون هستن ) غیر از چایِ چینی هیچی نمی خورن ، تا جایی که وقتی چایِ چینیشون تمام میشه حاضر نیستن حتی یک بار از یکی دیگه از انواعِ نوشیدنی هایی که دمِ دستشونه مصرف کنن و حاضر میشن یه استکان آبِ جوش خالی بخورن اما غیر از چایِ چینی خودشون هیچ چیزِ دیگه ای نخورن . ..


استدلالشونم اینه که چرا باید با خوردنِ محصولِ جایی غیر از کشور خودشون ( که پیامدش خریدِ دوبارۀ اون محصوله ) به اقتصادِ شرکتِ سازنده اش و در پیِ اون به کشورِ سازنده اش کمک کنن ؟


میبینین ؟ میبینین چطور توی کوچکترین و ساده ترین مسائل به فکر اقتصادشونن ؟ اونوقت ما دائم مینالیم که چرا چین اینطوری تصاعدی داره پیشرفت میکنه و ما تصاعدی پسرفت . ..






علیزاده در همایون






( آلبوم کنسرتِ همایونش عکس نداشت ، مالِ نی نوا رو گذاشتم )


خودم داشتم همین آلبومِ کنسرتِ همایونِ حسین علیزاده رو گوش میدادم ، گفتم شاید شما هم دوست داشته باشین بشنوین ، به نظر من که اندازۀ آلبومِ نی نوا استثناییه . لینکِ خود صفحه هاشونو گذاشتم که هم از هر سرویسی خواستین بارگذاری کنین ، هم اگه خواستین بتونین تک آهنگ بارگذاری کنین ، اما اگه من جاتون باشم همۀ چهل و پنج مگابایتِ کنسرتِ همایونو میگرفتم  ...






خوبه !!!






یه جورِ بَدی ، حالم خوبه !!!






حـــــرف







فکر کن ،

از سینما میزنیم بیرون ،

دلمونم نمیاد خداحافظی کنیم ،

اول یه کافی شاپِ ساده ،

بعد پیاده روی و قدم زدن تو پارک ،

تمامِ مدت هم حرف میزنیم ،

هی حرف میزنیم و حرف و حرف . ..

سَرِ بهتر بازی کردنِ دو تا بازیگرِ معمولی بحث میکنیم و

از همه چیزِ این لحظات لذت میبریم ،

از ثانیه ثانیه و قدم به قدمش . ..


امـا نـیـسـت کـه ...