دفـــتـــر ســیـــب و درخــت چـــهـــل بـــرگ

بــنــویــســیــن دفــتــر ســیــب و درخــت چــهــل بــرگ ، بــخــونــیــن آرامــشـــــگــاه ...

دفـــتـــر ســیـــب و درخــت چـــهـــل بـــرگ

بــنــویــســیــن دفــتــر ســیــب و درخــت چــهــل بــرگ ، بــخــونــیــن آرامــشـــــگــاه ...

دیگران








  متوجه شدی برام فرق داری ؟

  من متوجه شدم و از این فرق

  داشتنت می ترسم . ..


  خوب میدونم که مثلِ همه ایی ، مثل

  بقیه ، مثل دیگران ،

  نه بهتر ، نه بدتر ،

  نه  کامل تری و نه ناقص تر ،

  نه زیبا تر و نه زشت تر . ..


  اما چیزی درونم هست که میگه

  تو بهترینی ،

  تو زیبا ترینی ،

  تو کامل ترینی . ..


  و


  دلم میخوادت . ..






خــــــــــر ا ب ...






به شکلِ دلخراشی یهو دلم گرفت ،

قرار نبود امروز اینطوری بشه . ..



بــــــــــد خــــــــــر ا ب شــــــــــد م ...






بابا جان خدا نگهدار







همین الان تصمیم گرفتم هرگز بچه دار نشم ...

این چیزیه که سالها عکسشو میخواستم ،

اما بعد از یه مدت درگیر بودن با خودم بالاخره به این نتیجه رسیدم . ..

یکی رو توی خلقتش پادرمیونی بکنم

که در بهترین حالت بشه مثل خودم ؟

که در بدترین حالت بشه مثل خودم ؟۱

وارد دنیایی بکنمش که روز به روز بدتر میشه ؟

وارد دنیایی که همه ابزار ارتباطیشون شده دروغ ؟۲

خیلی بیشتر دلیل دارم برای خودم ( واقعاً خیلی بیشترن )۳




۱ - هم ویژگیهایِ خوبی دارم که تو هیچ کسِ دیگه نیست ، هم ویژگیهایِ به شدت بدی که خاصِ خودمه .

۲ - موقع نوشتن این خط حالت تهوع پیدا کردم ، تا دهنمم رسید اما به خیر گذشت .

۳ - که البته همین که خودمو قانع میکنن فکر کنم کافی باشه .






چایِ چینی







خواهرم تویِ یه شرکتِ چینی کار میکنه ( تو همین ایران ) ، تعریف میکنه که توی آبدارخونۀ شرکت هم چند مدل چاییِ ایرانی و خارجی دارن و قهوه و قهوه جوش و دو سه مدل نسکافه و چند مدل چایِ چینی ، اما میگه خودشون ( دو سه تا ایرانی هم جزو همکاراشون هستن ) غیر از چایِ چینی هیچی نمی خورن ، تا جایی که وقتی چایِ چینیشون تمام میشه حاضر نیستن حتی یک بار از یکی دیگه از انواعِ نوشیدنی هایی که دمِ دستشونه مصرف کنن و حاضر میشن یه استکان آبِ جوش خالی بخورن اما غیر از چایِ چینی خودشون هیچ چیزِ دیگه ای نخورن . ..


استدلالشونم اینه که چرا باید با خوردنِ محصولِ جایی غیر از کشور خودشون ( که پیامدش خریدِ دوبارۀ اون محصوله ) به اقتصادِ شرکتِ سازنده اش و در پیِ اون به کشورِ سازنده اش کمک کنن ؟


میبینین ؟ میبینین چطور توی کوچکترین و ساده ترین مسائل به فکر اقتصادشونن ؟ اونوقت ما دائم مینالیم که چرا چین اینطوری تصاعدی داره پیشرفت میکنه و ما تصاعدی پسرفت . ..






علیزاده در همایون






( آلبوم کنسرتِ همایونش عکس نداشت ، مالِ نی نوا رو گذاشتم )


خودم داشتم همین آلبومِ کنسرتِ همایونِ حسین علیزاده رو گوش میدادم ، گفتم شاید شما هم دوست داشته باشین بشنوین ، به نظر من که اندازۀ آلبومِ نی نوا استثناییه . لینکِ خود صفحه هاشونو گذاشتم که هم از هر سرویسی خواستین بارگذاری کنین ، هم اگه خواستین بتونین تک آهنگ بارگذاری کنین ، اما اگه من جاتون باشم همۀ چهل و پنج مگابایتِ کنسرتِ همایونو میگرفتم  ...






خوبه !!!






یه جورِ بَدی ، حالم خوبه !!!






حـــــرف







فکر کن ،

از سینما میزنیم بیرون ،

دلمونم نمیاد خداحافظی کنیم ،

اول یه کافی شاپِ ساده ،

بعد پیاده روی و قدم زدن تو پارک ،

تمامِ مدت هم حرف میزنیم ،

هی حرف میزنیم و حرف و حرف . ..

سَرِ بهتر بازی کردنِ دو تا بازیگرِ معمولی بحث میکنیم و

از همه چیزِ این لحظات لذت میبریم ،

از ثانیه ثانیه و قدم به قدمش . ..


امـا نـیـسـت کـه ...






تو ، اما تار







                   مدتها منتظرت بودم تا بیای ،

                   بالاخره هم اومدی . ..

                   اما انقدر این زمان طولانی شد که

                   همۀ حرفهایی که آماده کرده بودم فراموشم شد ،

                   یادم رفت ،

                   انقدر لحظات تویِ سکوت گذشت که

                   خودِ حرف زدن یادم رفت ،

                   و الان می ترسم ،

                   می ترسم کلمه ای بگم و برنجونمت . ..

                   فقط می تونم بگم بمون ...






غروبِ سپیده ...







سپیده رو که یادتونه . ..   بالاخره بعد از چند ماه پروندمش ، این جزو معدود دفعاتی بود که اقرار میکنم همۀ اشتباهاتِ رفتنش گردنِ خودمه . ..   بگذریم ، یهو دلم خواست اینو براتون بذارم گوش بدین ، مالِ بعد از غروب کردنِ سپیدست  ...






چــــــــــــــــــــر ا نــــــــــه ؟







این روزها زیاد چه توی وب و چه بیرونش ، زیاد میبینم و میشنوم همه از تنهایی بدشون میاد ، از تنها بودم گریزونن و دلشون یه دوست میخواد ، اما برام جالبه که از پایِ قراریِ ارتباط هم که میرسه پس میکشن . ..   حتی برای خودمم پیش اومده که تا به کسی که تمام مدت جلوم دَم از تنهایی میزده پیشنهادِ یه ارتباطِ حتی خیلی ساده رو دادم هزار جور بهونه برای سرنگرفتنِ رابطه آورده ...


چــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر ا ؟