من از جنگ با در بسته می آیم ، از پنجرۀ تاریک ،
از پریدن در قفس ،
با مشتی خونین ، کوفته به در آهنین ،
تو با لبخندی دروغ ،
در تلاشی ، برایِ متلاشی شدنم قدم بر میداری ،
به شَک ها یقین می برم ،
در حقایق تردید می کنم ،
شب همه جا را گرفته ،
خورشید زمین را دور می زند تا برسد فردا با فروغی کهنه ، دروغی تازه ،
من از مرگ ...
اشکان جان. ان قدرا که شما هم می گی ایران بد نیست. ایران عشق منه. درسته که بزرگ مردای ما با امام مهربونشون مقداری کوچ کردن. ولی هنوز عاشقایی هستن که دلشون برای میثاق امام می تپه.
ممنون که بهم سر زدی رفیق
http://301040.blogsky.com
بله ، عشق منم هست ، اما میدونم عشق اشتباهیه ، البته کم کم دارم به خود ماهیت عشق و عاشق شدن شک میکنم . ..
منم از تو ممنونم ...
برای عمری با افسردگی گذراندنمان دلم می سوزد
طالعمان بد یا خوب این بود که در ایران متولد شویم
دقیقاً چیزی رو گفتی که سالها بهش فکر می کردم و عذاب می کشیدم ، البته مشکلم الان برطرف نشده ، فقط شدت فکر کردنم رو کم کردم ...