دفـــتـــر ســیـــب و درخــت چـــهـــل بـــرگ

بــنــویــســیــن دفــتــر ســیــب و درخــت چــهــل بــرگ ، بــخــونــیــن آرامــشـــــگــاه ...

دفـــتـــر ســیـــب و درخــت چـــهـــل بـــرگ

بــنــویــســیــن دفــتــر ســیــب و درخــت چــهــل بــرگ ، بــخــونــیــن آرامــشـــــگــاه ...

داستانِ نـــــفـــــت . . .







حفاری این چاه در 23 ژانویه 1908 میلادی برابر با سوم بهمن ماه 1286 خورشیدی شروع شد . سر مهندس عملیات حفاری آن مهندس ژرژبرنارد رینولدز انگلیسی بود که در سال 1901 میلادی به استخدام ویلیام ناکس دارسی و شرکت او در آمد و به ایران اعزام شد . روز چهارشنبه 16 ماه مه 1908 میلادی بوی گاز استشمام شد . درست 10 روز بعد ، یعنی 26 ماه مه 1908 میلادی ، برابر با 5 خرداد ماه 1287 خورشیدی در ساعت 4 بامداد متۀ حفاری چاه که حالت چکشی داشت ، آخرین ضربۀ خود را به صخره ای که روی معدن معروف مسجدسلیمان قرار گرفته بود وارد آورد و نفت در عمق 1180 فوتی برابر با 360 متری از چاه شماره  1  با فشار زیادی فوران کرد و در نتیجه میدان عظیم نفتون کشف شد .


صنعت نفت در خاورمیانه متولد گردید . فورانی که حیات اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی منطقه ، ایران و خاورمیانه را دگرگون کرد . این چاه روزانه ( 8000 ) گالن ، برابر با ( 36000 ) لیتر نفت تولید می نمود . نفت با صدایی مهیب و با شکوهی خاص ، به ارتفاع 100 فوتی رو به بالا فواره می زد و بوی تند و شدید گاز همه جا را گرفته بود . پس از فوران چاه و به دستور رینولدز سریعاً گودال عمیق و بزرگی در فاصلۀ 200 متری حفر شد تا نفت چاه در آن ، جا داده شود .



در حفر  چاه های بعدی برای گرم کردن دیگ بخار به جای هیزم از این نفت گودال استفاده می شد . بیشتر مسجدسلیمان پوشیده از درخت های کوتاه کُنار ( صدر ) و بوته های سبز بود که در زمان فعالیت های اکتشافی نفت ، توسط کارگران محلی قطع شده و در دیگ های بخار چاه ها مورد استفاده قرار می گرفت . هنگامی که رینولدز مشغول حفاری اولین چاه نفت در مسجدسلیمان بود لاشۀ مردۀ روباه ، شغال ، جغد و در یک مورد گاو در شعاع چند کیلومتری از محل دکل حفاری دیده شده بود .



در مواردی نشت گاز سمی به حدی بود که دائماً ناگزیر بودند بعضی از حفارانی را که دچار گاز گرفتگی شده و بیهوش می شدند از گردن گرفته و از محل نشت گاز خارج کنند . کشف این معدن مهم ، مشکلات مالی را فوراً حل کرد و چند ماه بعد در 15 آوریل 1909 میلادی ، شرکت نفت ایران و انگلیس با سرمایۀ دو میلیون لیره در لندن به ثبت رسید و جانشین شرکت های بهره برداری اولیه و سندیکای امتیازات گردید .



بین 1909 تا 1911 میلادی خط لولۀ انتقال نفت از از مسجد سلیمان به آبادان احداث شد که قُطر آن در جاهای مختلف بین 4 تا 6 اینچ بود و می توانست سالیانه 400000 تُن نفت خام را از مسجدسلیمان به آبادان حمل کند. طول خط لوله 240 کیلومتر بود . شرکت ، چهار ایستگاه تلمبۀ پرقدرت در نقاطی موسوم به تِمبی، مُلاثانی، کوت عبدالله و دارخُوین بنا نمود  ظرفیت روزانۀ تلمبه ها 40000 بشکه و حداکثرِ فشار آنها 800 پوند بر اینچِ مربع بود. ( منبع )



این تصویرِ آخر ، تصویر دهنۀ چاه و شیرِ رویِ اونه ، اما شیر اصلی نیست ، چرا ؟

خیلی وقت پیش توی یه کتاب که دربارۀ تاریخ همین شهرِ عزیز بود ، عکسی رو ازش دیدم که ، انگلیسی ها شیر اصلی رو به لندن بردن و جایی نصبش کرده بودن و روی تابلویی که کنارش گذاشته بود ، نوشته بودن : این شیر فلکه خدمات زیادی به بریتانیایِ کبیر کرده و هر انگلیسی که از کنارش رد میشه باید برای ادای احترام و سلام کردن به شیر ، کلاه از سر خودش برداره ...






نظرات 6 + ارسال نظر
محمد دوشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 02:24 ق.ظ http://www.shanc.blogsky.com

سلام
ممنون که سر زدی و تشویق کردی برای خوندن.
توام ایشالا تو مشاوره یا هر چی که تو زندگی میخوای موفق بشی.
حدود ۷ سال از من بزرگتری.تقریبا همسن داداشم.
بازم ممنون.
فعلا

خواهش، قابلی نداشت. به داداشت سلام برسون. بازم خواهش. فعلا .. .

فرنوش دوشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 11:06 ب.ظ http://www.ehsasat.com

سلام .فرنوش هستم از وبسایت احساسات دات کام ! اگه عزیزی رو دارین که می خواین صداتونو به گوشش برسونید بیاید سایت ما . در ضمن می تونید به گمشده هاتون از سایت ما پیام بدین . برای وبلاگتون هم ابزار های جدید و بی همتا آماده کردیم . قربان شما - فرنوش

یه دوست سه‌شنبه 18 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 02:00 ق.ظ

اون پست چرا حذف شد؟

کدوم ؟ شاید از اونهایی هستین که سختشونه صفحه رو یه ذره بالا پایین کنن ، آره ؟ چون فقط جای یکی دو تا از پستها عوض شده و چیزی حذف نشده .. .

یه دوست سه‌شنبه 18 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 05:06 ب.ظ

نه سخت نیست ...اول دیدم نیست .. بعد متوجه شدم که جابجا شده ... :دی

امیدوارم از لحن تندم دلخور نشی ، آخه سوالهای ... عصبانیم میکنه .. .

فروردینی سه‌شنبه 18 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 05:27 ب.ظ

کلا داستان نفتی نه خونده بودم نه شنیده بودم تا الان. جالب بود. ولی خوب حقشونه که شیر اصلی رو برداشتن بردن کشورشون چون اونهابودن که کار رو شروع کردن و فکرش رو کردن. اینطور فکر نمی کنی؟

منم باهات موافقم ، اما دلم از این میسوزه که غیر از استفاده های اقتصادی مستقیم ، کلی استفاده توریستی هم بلدن بکنن ، اما خودمون اینجا دست رو دست گذاشتیم ، باید خود شهرُ ببینی تا متوجه حرفم بشی ، اولین چاه نفت خاورمیانه اش به کنار ، نفتی که مثل آب تو جوبهاش روونه و گازی که همینطوری از هر گوشه کناری میزنه بالا به کنار ، پر از آثار باستانیه متعلق به هخامنشی و اشکانیانِ که بی صاحاب افتاده اونجا و مثلا شهر شوش کمتر از نیم ساعت باهاش فاصله داره که علاوه بر همۀ دیدنیهای اطرافش یه کاخ هست که دقیقا با نقشۀ کاخ آپادانای تخت جمشید ساخته شده و پارسال رییس موزه لوور میاد میره دیدنش و میگه بزرگترین سالن موزۀ ما و پر بیننده ترینش همون سالنیۀ که مربوط به شوشه و من همیشه دلم میخواسته یه روز تا قبل از مرگم بیام ایران و برم اونجا رو با چشم خودم ببینم و وقتی برخورد و نگهداری ما رو با آثار باستانیمون میبینه با شوک بر میگرده کشورش .
جالبه که برات بگم با اینکه تو این شهر از زمین گاز میزنه بیرون ، خیلی از خونه هاش هنوز گاز کشی نیستن و در حالی که 3-4 تا از رودخانه های بزرگ ایران از اطرافش رد میشن و دور تا دورش پر از سدِ ، امسال مردمش خوشحال بودن که آب درست شده ، منظورشون این بود که دیگه از 8 صبح تا 4 بعد از ظهر که آب تا 8 فردا صبح قطع میشه ، دیگه توی این 8 ساعت طول روز قطعی نداره و یه سره وصله !!!

یه دوست سه‌شنبه 18 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 09:51 ب.ظ

سلام
من اصولا ناراحت نمیشم ...
این توضیحاتی که واسه خانم فروردینی دادین خیلی دلگیر کننده بود ...:((

خدا رو شکر . ..

اما یه حسِ بدی بهم میگه با یه دختر دهه شصتی طرفم .. .

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد