نمی دونستم برای این توضیح
بنویسم یا نه ،
اما می بینین که نوشتم . ..
این شعر مالِ اقلاً 5-6 سالِ پیشِ ،
منظورش هم کسِ خاصی نیست ،
اما هم دوسش دارم ،
هم اگه به حساب پر رویی نذارین ،
از خوندنِ دوباره و دوباره اش سیر نمیشم . ..
درختی که کاشتیم ،
امروز هزار ساله شد ،
درخت ما زمستان را پوزخند کرده ،
و در اوج اندوه برگریزان ،
برگهایی را که عاشقانه رویشان " تو " نوشتیم ،
با خود دارد ،
برگهایی رنگی دفتر عشقی
که پیوند زدیم به درخت سیبی ...
سلام دوست عزیز
کامنت گذاشته بودی در مورد فالب
اگه ذوست داری قالب اختصاصی داشته باشی میتونی تمام مشخصاتی که در موردش به نظرت میاد (حای تصوی و رنگ بندی) برام میل کنی .نسبت به سکاریکه می خوای و سنگینی کار بهت فیمت میدم.
موفق و سربلند باشید
... OK
قشنگه.
حس می کنم بقیه داره...
داره؟
خودمم همیشه دوست دارم ادامه داشته باشه ، اما نداره .. .