دیشب یهو وسطای شب همۀ فشارها و ناراحتیای
این چند روز محو شد . ..
انقدر آنی این اتفاق افتاد که برای خودمم عجیب بود ،
خیلی ناگهانی سبک شدم ،
راحت شدم ،
انگار که اصلاً اتفاقی نیفتاده ،
یا انگار همۀ اتفاقها تمام شدن و همه چیز
به حالت اولش برگشته . ..
دو سه تا پست قبلی هم نتیجه همون حس بودن . ..
اما ،
اما ، خراب شد ...
بگرد ببین جایی اشتباه بزرگی بین خودت و خدات انجام ندادی!
معمولا برای خودم اینطور تعبیرش میکنم.
وقتی نوشته بودم < آدم خودش بدونه تقاص چی رو داره پس میده و نتونه اعتراض کنه > منظورم همین بود دیگه . خودم میدونم کجا پامو اشتباه برداشتم ، اما کاری از دستم بر نمیاد .