حالا بعد هزار و چند صد سال ما تو ایران ، سر اسلام شدیم
کاسه داغ تر از آش نسبت به عربها ، اما من یکی که حداقل
توی تاریخ صد سال گذشته که خوندم برای نمونه یکبار هم یه رفتار
از سر تعادل ندیدم ، همیشه باید یا اون سر افراط باشیم ،
یا این سر تفریط . ..
بازم سیاستمدارهامون به جهنم ،
خودِ ما مردم کوچه بازار هم نمی تونیم
توی زندگی عادیمون یه رفتار یا حرفی رو
از سر تعادل از خودمون ساطع کنیم ...
یا یه نفر و در حد پرستش میبریم بالا ،
یا تا جای ممکن نزولش میدیم . ..
خلاصه نمی تونیم بپذیریم که
هر چیز خوبی همراهش بدیهایی هم داره و
هیچ چیزی هم سیاهِ سیاه نیست و
حتماً نقاط روشن و مثبتی هم داره . . .
در مورد یکی از خواننده ها هم حرفهایی داشتم
که از گفتنشون صرف نظر کردم ...
من توی بخش اول ازت راجع به تعادل آخری پرسیدم اما جوابم رو ندادی می خواستی به اینجا برسی؟
من خودم با اینکه جز خاکستری ها نیستم اما واقعا تعادل رو بعضی جا ها کاملا بی معنی می دونم چون اگه جایی که هیچ تعادلی وجود نداره تنها تو متعادل باشی دچار مشکل می شی
اِ اِ اِ ، جواب دادم که ...
تازه بازم از قدیم گفتن در متعادل بودن هم متعادل باش ...